کد مطلب:245383 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:275
نصیحت حضرت جواد به مأمون و اعطاء حرز به او
چون مجلس خصوصی فیمابین حضرت امام جواد علیه السلام و مأمون پایان یافت حضرت فرمود به مأمون مرا نسبت به تو خیرخواهانه نصیحتی است كه لازم
[ صفحه 341]
است پند و اندرز مرا فراگیری و برطبق آن عمل كنی مأمون عرض نمود بفرمائید یابن رسول الله آن نصیحت كدام است و چیست ؟
حضرت فرمود نصیحت من به تو آن است كه هیچ وقت شب از خانه تنها بیرون مرو كه من از این خلق بر تو ایمن نیستم، و نزد من دعائی است كه اگر آن را به تو دهم تو خود را با اعتقاد به آن در حصن حصین آن دعا قرار بده و همیشه آن دعا را با خود بدار كه از تمام بلاها و بدی ها و مكروهات مصون و محفوظ خواهی ماند و اثر آن دعا بود كه خدا مرا دیشب از شر تو حفظ نمود و نگاه داشت و اگر تمام لشكرهای روم و ترك را ملاقات كنی و همه بر تو جمع شوند با جمیع اهل زمین و همه تو را محاصره كنند و آن دعا نزد تو باشد از آنها آسیبی به تو نرسد و خداوند در سایه ی آن دعا تو را حفظ می فرماید، حال اگر خواهی من نسخه ای از دعا به تو بدهم و برای تو بفرستم كه از همه شرور ایمن باشی، مأمون عرض كرد بلی لطفا آن دعا را به خط مبارك خود مرقوم فرمائید و به من عنایت و مرحمت كنید، حضرت قبول نمود و چون صبح شد یاسر را احضار كرد و نسخه ای از آن حرز كه به خط خود نوشته بود به او داد تا نزد مأمون ببرد و فرمود ای یاسر به مأمون بگو لوله ای از نقره ی پاك بسازد و دعا را در آن قرار بدهد و چون بخواهد آن حرز را بر بازو ببندد وضو بگیرد و چهار ركعت نماز بخواند در هر ركعت سوره ی مباركه حمد یك مرتبه و آیةالكرسی و آیه شریفه (شهدالله) و سوره والشمس و ضحیها و اللیل و توحید هر كدام را هفت مرتبه و چون از نماز فارغ شود بر بازوی راست خود بندد تا در موارد سختی ها و تنگی ها به حول و قوه ی خدا سالم بماند و از هر چه می ترسد و حذر می كند مصون و محفوظ خواهد ماند و فرمود كه در وقت بازو بستن قمر در عقرب نباشد.
روایت شده كه چون مأمون این حرز را از آن حضرت گرفت و با اهل روم غزا كرد فتح كرد و در همه غزوات و جنگ ها همراه داشت و منصور و مظفر شد به بركت این حرز مبارك
[ صفحه 342]
[ صفحه 341]
است پند و اندرز مرا فراگیری و برطبق آن عمل كنی مأمون عرض نمود بفرمائید یابن رسول الله آن نصیحت كدام است و چیست ؟
حضرت فرمود نصیحت من به تو آن است كه هیچ وقت شب از خانه تنها بیرون مرو كه من از این خلق بر تو ایمن نیستم، و نزد من دعائی است كه اگر آن را به تو دهم تو خود را با اعتقاد به آن در حصن حصین آن دعا قرار بده و همیشه آن دعا را با خود بدار كه از تمام بلاها و بدی ها و مكروهات مصون و محفوظ خواهی ماند و اثر آن دعا بود كه خدا مرا دیشب از شر تو حفظ نمود و نگاه داشت و اگر تمام لشكرهای روم و ترك را ملاقات كنی و همه بر تو جمع شوند با جمیع اهل زمین و همه تو را محاصره كنند و آن دعا نزد تو باشد از آنها آسیبی به تو نرسد و خداوند در سایه ی آن دعا تو را حفظ می فرماید، حال اگر خواهی من نسخه ای از دعا به تو بدهم و برای تو بفرستم كه از همه شرور ایمن باشی، مأمون عرض كرد بلی لطفا آن دعا را به خط مبارك خود مرقوم فرمائید و به من عنایت و مرحمت كنید، حضرت قبول نمود و چون صبح شد یاسر را احضار كرد و نسخه ای از آن حرز كه به خط خود نوشته بود به او داد تا نزد مأمون ببرد و فرمود ای یاسر به مأمون بگو لوله ای از نقره ی پاك بسازد و دعا را در آن قرار بدهد و چون بخواهد آن حرز را بر بازو ببندد وضو بگیرد و چهار ركعت نماز بخواند در هر ركعت سوره ی مباركه حمد یك مرتبه و آیةالكرسی و آیه شریفه (شهدالله) و سوره والشمس و ضحیها و اللیل و توحید هر كدام را هفت مرتبه و چون از نماز فارغ شود بر بازوی راست خود بندد تا در موارد سختی ها و تنگی ها به حول و قوه ی خدا سالم بماند و از هر چه می ترسد و حذر می كند مصون و محفوظ خواهد ماند و فرمود كه در وقت بازو بستن قمر در عقرب نباشد.
روایت شده كه چون مأمون این حرز را از آن حضرت گرفت و با اهل روم غزا كرد فتح كرد و در همه غزوات و جنگ ها همراه داشت و منصور و مظفر شد به بركت این حرز مبارك
[ صفحه 342]